سلام نمیدونم موضوع قبلیه مشاوره ی منو خوندین یا نه...من که فلا جوابه مطمئنی نگرفتم و اینطور که فهمیدم این سایت بیشتر واسه ی دردو دل کردن آدما با همه و گاهی هم پست و کامنت ...واسه همین در ادامه ی پست قبلیم چیزی که خیلی وقته تو گلوم مونده رو پست میزارم تا شاید یه ذره خودمو خالی کرده باشم
میگن چرا ازدواج کمه؟!
پسرا: میگن شرایطه اقتصادی بده
میگن دخترا پرتوقعن
میگن مهریه ها سنگینه
میگن ال نیس بل نیس
همش بهونست.....
اما میشه بگین این پسری که من دوسش دارم مشکلش با من چیه که از ازدواج کردن طفره میره!!!
جز اینکه ممکنه احساس کنه شاید در آینده مورد بهتری گیرش بیاد...جز اینکه میترسه از یه تعهد ابدی...جز اینکه میترسه از مسئولیت پذیری..!!!
هرچی با خودم فکر میکنم به نتیجه نمیرسم؟!!
ادعای دوس داشتن داره ...نه ازش پول خاستم نه مهریه نه هیچیه دیگه....سه تا اصل ازش خواستم...مسئولیت بپذیره...خیانت نکنه ...انسانیت داشته باشه و دنبال پیشرفت باشه!
انجام دادن این 4 تا اصل خیلی کار سختیه؟!!!سوالم از آقا پسرا اینه که من چیز زیادی ازش خاستم؟!!
نه اینکه ارزشه خودمو بیارم پایین ...اعتقادم بر اینه که وقتی دو نفر همو دوس دارن باید ازدواج کنن...مگه من مسخرشم که فلا یه مدتی باش دوس باشم تا کاراش حل شه!اصلن چه کاری میتونه داشته باشه!!!
اعصابمو ریخته به هم...واقعا چرا؟!!پسرا دنبال چین تو زندگی؟!!ینی ممکنه بخاد منو بازیچه کنه!!آخه به چه قیمتی؟!!به قیمت اینکه یه مدت یه دوس دختری داشته باشه ...خب که چی؟!! بدش چی میشه مثلا؟!!بدش یکی دیگه...بدم یکی دیگه...آخرش پیر میشیم میمیریم هممون....چیزه زیادی میخام ازش؟ با هم یه عشق ابدی نه خیالیو قصه وار ..فقط یه دوس داشتن منطقیو انسانی داشته باشیم......
واقعا قصدش از این رابطه چیه؟!رابطه ی عاطفی ؟!رابطه ی جنسی؟!!آزامش؟! خب همه اینا که بعده ازدواجم هست...قشنگتره که!!!یک قرونم پول ازش نمیخام....
دردتون چیه واقعا؟!دنبال چی این تو زندگی پسرا؟!(بعضی از پسرا؟!)
واقعا نمیتونم درک کنم....
بعضیا میگن تموم کن....ینی چی که تموم کن...چقد زندگیا عوضی وار شده...نامردی نیست الان برم با خاستگار ازدواج کنم...درحالیکه قبلن با کسه دیگه ای عاشقانه ها داشتم...لابد اون خاستگاره هم قبلن با یکی دیگه بوده...و لابد مخاطبه منم قراره بره خاستگاریه یکی دیگه که قبلن با یکی دیگه بوده....
آخه این چه وضعیه؟!!حالم از این دوره و زمونه بهم میخوره...بیشتر تقصیرم گردنه پسراس ...نمیدونن دنباله چین به بهونه هایه مختلف تایه سنی الکی میچرخنو نمیدونن از زندگی چی میخانو از مسئولیت میترسن بدشم میرن دنباله ازدواج با کسی که قبلا ممکنه با یکی دیگه بوده باشه!!بدم همچین خودشونو مظلوم نشون میدن که اقتصاد اله و بله و ما فلا شرایطه ازدواج نداریمو...............هی .....ولش کن..........
دعا کنین زودتر به یه نتیجه ی قطعی برسم ...حسه بدیه این برزخی که توشم...کسیم نیس کمکم کنه...فلا تنها کسی که کمکم کرده ، استخاره بوده...که بم گفت فلا دست نگهدار...
کاش بمیرم که نه زنه کسه دیگه ای شم ...نه مجبور باشم با امید آینده ای که ملوم نیس چی میشه یه وقت بازیچه ی کسی قرار بگیرم...